یه سری چیزها هست گاها به ذهنم می‌رسه که اوائل روبرویی باهاشون، عجیب و غیرعادی هستند. اما با مرور زمان، آدم بهشون عادت می‌کنه و فراموششون می‌رسه. چند وقتی هست به فکرش هستم لیستی داشته باشم از این چیزا. واسه همین الان که شبه و هنوز شفق آفتاب تو آسمونه، این یکی رو دست به نقد می‌نویسمش!

تو جغرافی دوران ابتدایی داشتیم که در قطب، شش ماه از سال روز هست و شش ماه دیگه شب. درک این موضوع برای من خیلی سخت بود و هیچ وقت نمی‌تونستم بفهمم چطور همچین چیزی ممکنه و این که آیا اون شش ماهی که همش شبه، آیا همه می‌خوابن؟! دیگه نهایت تصورم این بود که خب اون جاها متخص خرس‌های قطبی، پنگوئن‌ها و نهایتا اسکیمو هاست!

 الان تازه اوائل خرداده و ساعت پنج دقیقه به یازده شبه و آسمون تقریبا الان کاملا تاریک شد. حدود ۴، ۵ ساعتی تاریک هست تا صبح قبل از ۵ که دوباره خورشید طلوع می‌کنه. اول تابستون دیگه مدت تاریکی به دو سه ساعت هم نمی‌رسه. البته تابستون‌های اینطوری با روزهای خیلی بلند و روشن خیلی خوب و دلچسبه، حتی اگه بیشترش ابری و بارونی باشه اما نقطه مقابلش زمستون‌هاست که خورشید ۹ زودتر طلوع نمی‌کنه و غروب هم حوالی ۳:۳۰ – ۴ بعدازظهره.

شاید این موضوع خیلی ملموس نباشه اما مثلا یه مشکلی که پیش میاد اینه که گاها ساعت بدن و نظم و نظام خواب به هم می‌خوره. پرده‌های اتاق خواب‌ها چند لایه و خیلی ضخیم هستند تا مانع عبور نور دیروقت شب و خیلی زود صبح بشن ولی باز هم به طور کامل جلوی نور گرفته نمی‌شه و صبح‌ها نور کنار پنجره مثل نورافکن می‌مونه! برعکس، زمستون‌ها بیدار شدن از خواب سخت‌تره، چون ساعت ۹ صبح هنوز هوا گرگ و میش هست و این حس رو به آدم می‌ده که خیلی زوده و وقت خواب!

گذشته از همه این‌ها، هنوز برام سواله که چرا کتاب‌های درسی جغرافی، یا حتی معلم‌های مدارس، اون هم مدارسی خوب و معلم‌‌هایی خوب، هیچ وقت مثال‌های عینی از چنین کشور‌هایی رو برامون نزدند. مثلا نشون دادن نقشه سیاسی جهان و اشاره به کشورهایی مثل نروژ، سوئد، شمال روسیه یا کانادا که همه کشورهایی شناخته شده واسه دانش‌آموزها هست، خیلی می‌تونستن موضوع رو شفاف‌تر کنه اما تا جایی که من یادمه، هیچ وقت جواب واضحی از معلم‌هام در مقابل این سوال .کودکانه کنجکاوانه نگرفتم. تنها جواب همیشگی این بود که این اتفاق در قطب میفته و در قطب هم حیوانات قطبی زندگی می‌کنند و اسکیموها!! همین!